چرا رییس سارمان بورس نتوانست به وعده هایش عمل کند؟

چرا رییس سارمان بورس نتوانست به وعده هایش عمل کند؟ به گزارش نت واش، پشتیبانی از بورس داستان امروز و روز گذشته نیست و حدود پنج سال است که وزرای اقتصاد و رؤسای سازمان بورس در کلام از این بازار حمایت می کنند، اما تا به هم اکنون هیچ یک از این حمایت ها نتوانسته اعتماد و نقدینگی را به تالار شیشه ای بازگرداند و همچنان این بازار دنبال سرمایه های جدید است.



به گزارش نت واش به نقل از خبر آنلاین، روزنامه هم میهن نوشت: از گذشته بورس به عنوان آینه تمام نمای اقتصاد کشور شناخته می شد، ولی حدوداً پنج سالی می شود که این بازار روند اصلاحی دارد. درست است طی پنج سال قبل بازار چندین هفته به شکل متوالی سبزپوش بوده است اما بازهم قیمت سهام در کف است و هیچ تکانی نخورده؛ حتی در دوره های خاص شاهد آن بودیم که بازار سقوط بیشتر و عمیق تر را تجربه کرده است.
البته در این میان صحبت ها و وعده های دروغین سبب شد که ریزش بازار بیشتر و سنگین تر شود. برای مثال شنبه شب حجت اله صیدی، رییس سازمان بورس در برنامه گفتگوی ویژه خبری اظهار داشت: «در پنج ماه گذشته و در سال 1404در بازار سرمایه، حدود 46 درصد روزهای مثبت و 54 درصد روزهای منفی داشتیم.»اما بررسی اعداد و ارقام چیز دیگری می گوید و خبر ازبازدهی منفی فاکتورها می دهد.
در همین خصوص منصور علیمردانی، نماینده مجلس نوشت: «رئیس سازمان بورس می گوید: 5 ماهه 1404 بازار 46 درصد مثبت و 54 درصد منفی بوده. اما شاخص هم وزن فقط 6 روز مثبت داشته یعنی 92 درصد منفی!50نماد رندوم را ببینید جز 20 نماد خاص، همه زیان ده هستند. این دیگر بازار سرمایه نیست؛ آزار مردم سرمایه گذار است و نتیجه بی تدبیری اقتصادی.» بررسی های «هم میهن» نشان داده است از نخستین روز کاری فروردین ماه تا آخرین روز کاری مردادماه یعنی طی 5 ماه شاخص کل بورس حدود 10 درصد بازدهی منفی داشته است و این مورد درحالی است که شاخص کل بورس حتی در روزهایی که خروج نقدینگی سنگین رخ می داد بازهم مثبت بود.
نکته قابل توجه اینجاست که در بیشتر روزها شاخص و کلیت بازار مثبت است، اما در همین روزها نقدینگی با شدت بسیار بالا از بازار خارج می شود و حتی قیمت پایانی بعضی از سهام نیز افت می کند، درنتیجه نمی توان اظهار داشت که مثبت بودن بازار مبنای سوددهی یا سودسازی است و طی ماه های اخیر تنها فاکتورها مثبت بوده اند و کلیت بازار تغییر چندانی نداشته است.
رئیس سازمان بورس همین طور اعلام نموده «برخی سهام داران در ۱۱ ماه اخیر بالای ۲۰۰ درصد سود کردند و شاخص کل بورس از آخر شهریور سال گذشته تا امروز ۲۵ درصد بازدهی داشته است.» بررسی ها نشان داده است که طی 11 ماهه گذشته سهامداران خرد تنها در زیان بودند و معین نیست رییس سازمان بورس پرتفوی چه کسانی را بررسی نموده که از سود بالای 200 درصدی سخن می گوید؛ چونکه بررسی ها نشان داده است هیچ ترکیب پرتفوی در این زمان پیروز نبوده و چنین پیداست که تنها سرمایه گذاران خاص سود کسب کرده اند.
وعده ترمیم بازار
البته از میان وعده تنها وعده رییس سازمان بورس و وزرای اقتصاد نیز تا به امروز کارنامه روشنی داشته اند، اگر به گذشته بازار نگاه نماییم این مورد به وضوح قابل مشاهده می باشد. زمستان سال 1398 بود که حسن روحانی، رییس دولت دوازدهم از بورس حمایت کرد و در صحبت های خود این بازار را کم ریسک و بسیار سودساز دانست. همین موضع رییس جمهور سبب شد که گروههای مختلف مردم، سرمایه های خویش را به بورس بیاورند. در شروع مسیر همه چیز خوب بود وعده دولت کم ریسک، رییس دولت سیزدهم محقق شد؛ اما در ادامه مسیر و در تابستان سال 1399 همه چیز تغییر نمود و شاخصهای بازار سهام یکباره سقوط کردند، در نهایت سود و سرمایه مردم نابود شد.
در همان بازه زمانی و تا سال 1400، وزیر اقتصاد دولت دوازدهم وعده های بسیاری درباب دفاع از بورس داد که بررسی ها نشان داده است تا به امروز حتی نیمی از این وعده ها تحقق نیافته و می توان اظهار داشت که وعده های دولت سیزدهم ناتمام ماند. برای مثال وزیر اقتصاد دولت سیزدهم وعده داده بود که نقدینگی در چندین دوره به بازار تزریق شود اما بررسی ها نشان داده است که این تزریق نقدینگی اغلب در اعداد بود و در واقعیت تنها بخشی از این نقدینگی به بازار رسیده است.
پس از آن با آغاز دولت چهاردهم عبدالناصر همتی به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب گردید و این وزیر با وعده دفاع از بورس و ترمیم این بازار روی کار آمد. بر همین مبنا در هفته های اول شرایط بورس خیلی خوب و قابل قبول بود اما در ادامه مسیر نیز با افزایش نرخ بهره و نرخ اوراق همه چیز تغییر نمود و بازار مجدد روند اصلاحی گرفت. برای مثال در ایام نخستی که نرخ دلار آزادسازی شد و خیلی از شرکتها نسبت به صعود خود در بین مدت امیدوار بودند اما با حبس قیمت دلار و افزایش این نرخ ها این امید از بین رفت و سقوط بازار مجدد شروع شد.
با استیضاح عبدالناصر همتی، علی مدنی زاده وزیر اقتصاد شد و بواسطه این که وی در ایام جنگی رای اعتماد از مجلس دریافت کرده بود، برنامه ی چندان جامعی درباب بورس عرضه نداده اما طی روزهای گذشته از شروع تدوین و اجرای برنامه رویارویی با شرایط اضطرار اقتصادی در وزارت اقتصاد اطلاع داد و اظهار داشت: این طرح در ادامه و تکمیل برنامه های قبلی بوده و با هدف دفاع از صنایع بزرگ و تأمین سرمایه در گردش آنها اجرا می شود. این اقدام زمینه ساز رفع موانع تأمین مالی برای صنایع کوچک و متوسط نیز خواهد بود تا مشکلات تولیدکنندگان کاهش پیدا کند و آثار آن در بازار سرمایه نیز مشهود شود.
مدنی زاده افزود: برنامه های جدید در جهت حمایت واقعی و پایدار از بورس طراحی شده است؛ به نحوی که بازتاب دهنده شرایط واقعی اقتصاد باشد و حاصل مداخلات دولتی یا حمایت های مقطعی نباشد. با توسعه ابزارهای مالی و تعمیق بازار سرمایه، تلاش می شود بستری امن برای جذب سرمایه های خرد و کلان مردم ایجاد شود تا سرمایه ها در خدمت تولید و افزایش درآمد ملی قرار گیرند.
به نظر می رسد وزیر اقتصاد از بخش تولید در بازار سرمایه حمایت کند. اکنون خیلی از صنایع بورسی تولیدمحور هستند و شرایط حال حاضر مثل افزایش هزینه، ناترازی و امثال این موارد سبب شده که میزان تولید صنایع بورسی نیز به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کند که در نهایت این مورد سبب می شود میزان سودسازی این صنایع نیز کاهش پیدا کند و دفاع از تولید در این چرخه جای چندانی ندارد.
تغییر روند بورس
پس از گذر از روزهای تلخ چند روزی می شود که شاخصهای بورس تهران رخت سبز بر تن کرده اند و شرایط خوبی را تجربه می کنند، اما در مقابل، سهام موجود در بازار چندان شرایط خوبی ندارد و حتی با رشد شاخص قیمت پایانی آنها افزایش خاصی را تجربه نکرده است که این مورد به نبود پول در بازار و عدم ورود نقدینگی باز می گردد.
درحال حاضر نقدینگی در بازار نیست و علت آن نیز بی اعتمادی سهامداران است. نبود پول سبب شده قیمت سهام در کف قرار بگیرد و رشدی نداشته باشد. این مورد درحالی است که شاخصهای رشد به شکل مکرر رشد می کنند و از طرفی بازارهای موازی نیز روند صعودی دارند.
مشکل اساسی بورس نبود پول و اعتماد است و اگر این مولفه به بورس بازگردد، قیمت سهام روند صعودی را طی می کند و از طرفی فاکتورها نیز به شکل قابل توجهی مثبت می شوند و با این روند مثبت نیز صنایع با افزایش سودآوری مواجه می شوند. با تجربه این شرایط در آن زمان دیگر نیاز به دفاع از بخش تولید نیست و سرمایه های حقیقی و حقوقی به شکل عمده وارد بازار می شوند و آهسته آهسته چرخ صنعت کشور به کار می افتد. در بیان ساده تر می توان اظهار داشت که وزیر اقتصاد به جای دفاع از بخش های مختلف می تواند از بورس حمایت کند و با بازگشت اعتماد و نقدینگی به این بازار روند معاملات را نیز تغییر دهد و در نهایت اقتصاد کشور نیز با تکیه به رشد صنایع می تواند تا حدودی رشد کند و شرایط بهتری را برای خود رقم بزند.
رویاپردازی رییس سازمان بورس
بهمن فلاح، کارشناس بازار سرمایه درباب عملکرد وزرای اقتصاد در دوره های مختلف به «هم میهن» اظهار داشت: عملکرد وزیر اقتصاد دولت سیزدهم یعنی آقای خاندوزی را می توان به صراحت «مخرب» برای بازار سرمایه دانست. این در حالیست که رییس جمهور وقت یعنی ابراهیم رئیسی به سر و سامان دادن به بورس اولویت داده بود. وزیر اقتصاد دولت سیزدهم نه فقط در جهت دفاع از بورس اقدامی نکرد، بلکه با مداخله های مکرر، استقلال بازار سرمایه همچون بورس کالا را تضعیف کرد. خروج سیمان و فولاد از بورس کالا، اختلافات دائمی در سیاستگذاری ها، و سایه سنگین قیمت گذاری دستوری، تنها بخشی از مشکلات آن دوره بود.
وی افزود: بزرگ ترین ضربه، داستان ۱۷ اردیبهشت بود؛ زمان تغییر نرخ سوخت و خوراک صنایع با ۵۰ روز تأخیر به بازار اعلام گردید و منجر به ریزش شدید فاکتورها گردید. این بخشنامه حاوی رانت بزرگی بود که نه بررسی گردید و نه متخلفانش معرفی گشتند. در همان زمان، اختلافات بین آقای خاندوزی و بانک مرکزی به حدی که حتی جلسات مشترک لغو می شد و تماس ها پاسخ داده نمی شد، سبب شد سیاستهای کلان به ضرر بورس تمام شود. رشد نرخ بهره و بی ثباتی های دیگر، هم کیفیت و هم کمیت بازار را بشدت تخریب کرد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به حضور همتی در سمت وزیر اقتصاد در دولت چهاردهم تشریح کرد: این وزیر اقتصاد که پیشتر رییس بانک مرکزی در دولت دوازدهم بود، با وعده جبران خسارت های گذشته وارد شد. یکی از برنامه های مهم او مانیفست بازار ۴۰۰ میلیارد دلاری بود که هدفش ایجاد توازن در تأمین مالی بین بانک و بازار سرمایه بود. همین طور قرار بود بورس و بانک هر دو به عنوان محورهای مکمل اقتصاد عمل کنند اما پاشنه آشیل ایشان داستان بازار توافقی ارز بود.
شکل گیری دیرهنگام این بازار در مقابل جهش ارزی، فاصله قیمتی بزرگی بین دلار آزاد و دلار صنایع ایجاد کرد که سبب ریزش بورس، خروج نقدینگی و نارضایتی صنایع شد. همچنین، عدم توانایی در رویارویی با سیاستهای ارزی و پولی بانک مرکزی بخصوص قیمت گذاری دستوری ارز توسط رییس بانک مرکزی (محمدرضا فرزین) سبب شد بازار توافقی کارکرد خویش را از دست بدهد. نتیجه نهائی هم استیضاح ایشان بود. در عمل، سیاستهای آقای همتی روی کاغذ ماند و اجرایی نشد.
فلاح درباب عملکرد مدنی زاده نیز اظهار داشت: انتظارات از آقای مدنی زاده، به علت پیشینه علمی و اظهارنظرهای پیشینش، بالا بود اما او کارش را در شرایط بحران بعد از جنگ ۱۲ روزه شروع کرد و نتوانست بازار را در آن شرایط اضطراری مدیریت کند. با وجود تزریق منابع به صندوق حمایت و صندوق تثبیت، این منابع به جای تقویت بازار، به افت سنگین شاخص و هدررفت منابع منجر گردید که نشان از سوءمدیریت داشت.
مشکل دیگر، ادامه دخالت های دولت در اقتصاد و تداوم قیمت گذاری دستوری (چه در کالاها و چه در ارز) بود. آقای مدنی زاده از «عدم مداخله دولت» برای تقویت بازار سخن گفت، اما با وجود نابسامانی های پولی و نرخ بهره فزاینده، این حرف بیشتر شبیه شعار بود. همچنین، ضعف ساختاری سازمان بورس به علت خروج نیروهای متخصص و جایگزینی کادرهای سفارشی چالش بزرگی برای اجرای برنامه های واقعی است. حتی تعمیق ابزارهای مالی نیز بدون زیرساخت مناسب، در حد حرف باقی می ماند.
وی در جواب سوالی بر اساس این که مشکل بورس صرفا به تیم اقتصادی دولت بازمی گردد؟ توضیح داد: خیر، مشکل حال حاضر بسیار اساسی تر است. تا آن زمان که تیم اقتصادی دولت شامل سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان بورس همسو نباشند، هیچ برنامه پایداری عملی نخواهد شد. بانک مرکزی، بخصوص با سیاستهای ارزی و پولی رییس بانک مرکزی (فرزین)، سد بزرگی در مقابل وزارت اقتصاد بوده است. همین تضاد سبب شده سه وزیر متوالی (خاندوزی، همتی و مدنی زاده) به بن بست برسند.
فلاح اشاره کرد: سیاستهای فعلی قیمت ارز و نرخ بهره، عملا جایی برای اجرای برنامه های حمایتی از بورس باقی نمی گذارند. اکنون بازار سرمایه بشدت لطمه دیده و غیرشفاف است. تا آن زمان که بازارهای غیرمولد مانند طلا، ارز و کالا محدود نشوند و سرمایه ها بسمت تولید هدایت نشوند، نمی توان انتظار بازگشت اعتماد عمومی را داشت. حتی ورود رییس جمهور فعلی، به تالار بورس و گفت و گو با فعالان، که وعده داده شده بود، هنوز محقق نشده است. اهالی بازار بازهم در انتظارند، ولی مطالبه گری را ادامه خواهند داد.
این کارشناس با اشاره به صحبت های رییس سازمان بورس اظهار داشت: رییس سازمان بورس اعلام نموده شرایط بازار عادی است و از بازدهی ۲۵ درصدی بورس ظرف یک سال قبل دفاع کرده است که این تحلیل درست نیست. اینکه بخواهند شرایط را عادی جلوه دهند و به آمار یک ساله ۲۵ درصدی استناد کنند، بازی با اعداد است. نرخ بازده پول در همین مدت حدود ۴۰ درصد بوده؛ یعنی حتی نرخ بهره بدون ریسک ۱۵ درصد بیشتر از بورس بازده داشته است.
وی افزود: فعالان بازار می دانند که بورس نه فقط غیرعادی نیست، بلکه ابربحرانی است. نسبت های مالی بازار به کف تاریخی رسیده، ارزش معاملات نسبت به نقدینگی به حد فاجعه کاهش یافته، و خروج نقدینگی بی سابقه بوده است. محدودیت ها بازار را فرسایشی و دوقطبی کرده؛ یا صف خرید است یا صف فروش. دیگر نقطه تعادلی وجود ندارد و این مساله موجب ریزش های بسیار شدید شده است.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: متاسفانه مواضع ایشان قبل و پس از مسئولیت ۱۸۰ درجه تغییر کرده. یک مدیر صادق باید ضعف ها را قبول کند و برای رفع آن ها راه حل عرضه نماید، نه اینکه صرفا از عملکرد خود دفاع کند. در سخنانشان نه به مشکلات بازار و ضعف مدیریت اشاره ای شده و نه برنامه ای عرضه گردیده. بیشتر این اظهارات شبیه گزارش های پاورپوینتی و رویاپردازی هایی است که در سالهای گذشته دیده ایم. فعالان امروز تجربه و دانش بالاتری نسبت به دهه ۹۰ یا سالیان ۹۸ و ۹۹ دارند. بیشتر آنها حرفه ای هستند و اینگونه سخنان موجب ناامیدی می شود. نتیجه چنین نگاهی این است که فعالان به این باور برسند که رییس سازمان قادر به حل مشکلات نیست و صورت مساله را پاک می کند.
حمایت لفظی از بورس
بهنام علیخانی، کارشناس بازار سرمایه نیز با اشاره به صحبت های وزیر اقتصاد در گفت و گو با «هم میهن» اظهار داشت: اگر اقدامات وزیر دولت قبلی آقایان خاندوزی، همتی، و وزیر فعلی را بررسی نماییم، مشخص است که دفاع از بازار سرمایه، جز شعار و اقدامات گذرا، چیز دیگری نبوده است. تنها اقدام مؤثر در یکی دو سال گذشته برای دفاع از بازار، افزایش نرخ دلار نیما بوده که کمک ویژه ای به تولیدکنندگان و شرکتهای بورسی کرده است. همین طور تزریق پول به بازار سرمایه، کار خوبی برای حمایت کوتاه مدت بوده، اما همانطور که آقای دکتر مدنی زاده هم گفته اند، این ها حمایت های گذراست.
وی افزود: اقدام مؤثر باید در وهله اول به تولید و وضعیت مالی شرکتها کمک نماید تا اثرش را در بازار ببینیم. تزریق پول به تنهایی کفایت نمی نماید. همانطور که در ماه های اخیر حتی بعد از جنگ، با وجود تزریق پول، فشار فروش را نتوانستیم مهار نماییم. تمام توجه باید بر دفاع از تولیدکنندگان متمرکز شود. با نرخ بهره فعلی، مشکلات سرمایه در گردش شرکت ها، وضعیت تخصیص ارز، محدودیت های واردات و صادرات و مقررات دست وپاگیر، حمایت واقعی ممکن نیست.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: در دوره جناب خاندوزی تقریبا اقدام خاصی انجام نشد. در دوره وزیر سابق نیز (همتی) حرکت هایی شروع شد اما به علت کوتاهی دوره تصدی ایشان، نتیجه این اقدامات دیده نشد. امیدوار هستم در دوره فعلی فرصت کافی برای اجرای برنامه ها داده شود و نتایج ملموسی در تولید کشور ایجاد شود که در صورت های مالی و قیمت سهام بازتاب یابد.
در دوره مذکور طولانی تر از بقیه بود، اما کمترین اقدام صورت پذیرفت. وزیر سابق با وجود کوتاهی دوره، افزایش نرخ دلار نیما را اجرا کردند که کمک ویژه ای به بازار کرد. متاسفانه این نرخ حالا ثابت مانده و خیلی از شرکتها از اختلاف بین دلار آزاد و نیما متضرر می شوند؛ سود این تفاوت نصیب دلالان می شود، نه سهامدارانی که سرمایه خویش را وارد بازار کرده اند.
علیخانی با اشاره به این که در حال حاضر ضروری است دو اقدام حیاتی برای بازار صورت گیرد توضیح داد: دو اقدام حیاتی عبارتند از کاهش نرخ بهره و افزایش نرخ دلار نیما. متاسفانه در دو دوره قبلی هیچ تلاشی برای کاهش نرخ بهره ندیدیم، شاید هم به علت این که این مورد در اختیار مستقیم وزیران اقتصاد نبوده است. اما از دید بازار سرمایه، این دو اقدام مهم ترین راهکارهای حمایت مؤثر هستند. قیمت گذاری دستوری یکی از آفت های مزمن بازار است که سال ها گریبان آنرا گرفته است. امیدوار هستم این مشکلات برطرف شوند و بازار سرمایه جایگاه واقعی خویش را پیدا کند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به صحبت های رییس سازمان بورس نیز اظهار داشت: جدا از تاثیر عوامل خارجی، مشکل اصلی این است که حتی در دل سازمان بورس و میان خود اهالی بازار که معیشت شان وابسته به آنست، حمایت چندانی دیده نمی گردد. متاسفانه با واژگانی درباره ی بازار صحبت می شود که گویا ۵۰ درصد سرمایه مردم طی دو یا سه ماه اخیر از بین نرفته است.
علیخانی اشاره کرد: تعداد سهامی که امروز قیمت شان بالاتر از ۲۲ خرداد و قبل از شروع جنگ است، به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسد. بنابراین، آمارهایی که از بازدهی بازار عرضه شده، خلاف واقع است و فعالان بازار این مساله را با گوشت و پوست لمس کرده اند. کمترین توقع این است که شرایط بازار با واژه های درست و به شکل واقع بینانه بیان شود، نه این که با داده های غلط تصویر خوبی عرضه شود. حداقل انتظار، دفاع از حقوق سهامداران در مقابل سایر ارکان بازار است. اما متاسفانه در صحبت های آقای سعیدی چنین دفاعی دیده نشد.
شکست بورس با قیمت ارز دستوری
احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با «هم میهن» با اشاره به صحبت های وزیر اقتصاد و حمایت وی از بازار اظهار داشت: به نظرم ساختار صحبت های وزیر بر این اساس بود که اصل حمایت باید از ناحیه قیمت ارز شکل بگیرد. در همان جلسه هم تاکید کردند که با اصلاح قیمت ارز می توان به تولید بها داد. ضمن این که نگرانی جدی خویش را بیان نمودند که با تداوم سیاست قیمت گذاری دستوری و تثبیت نرخ چه در عرصه محصولات تولیدی و چه در عرصه ارز تولید لطمه می بیند.
وی توضیح داد: به شکلی به فضای اقتصاد آزاد نزدیک است؛ یعنی آزادی عمل در قیمت ارز و عبور از سیاستهای تثبیت مصنوعی. حالا حدود ۶ ماه است که قیمت ارز زیر ۷۰ هزار تومان تثبیت شده و اجازه عبور نمی دهند، درحالی که تورم ۳۰ درصدی در همین مدت رخداده و قیمت ارز آزاد حتی تا ۱۰۰ هزار تومان هم رسیده. این یعنی اختلاف به حدود ۵۰ درصد رسیده، اما هیچ اثر مثبتی در رشد نرخ فروش شرکتها چه از نظر ارزش و چه از نظر محصولات دیده نمی گردد. تا وقتی این سیاست ادامه داشته باشد، بورس محکوم به شکست است.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: چون وقتی نرخ فروش محصولات اجازه رشد ندارد، قیمت ارز سرکوب می شود و نرخ سود روی اعداد بالا تثبیت می ماند، نه سرمایه گذاری جدیدی شکل می گیرد، نه تولیدی صورت می گیرد و نه پولی بسمت بازار سرمایه می آید. از دید من وزیر اقتصاد به این مورد اعتقاد دارند، چون در همه محافلی که صحبت کرده اند، این مسایل را مطرح کرده اند. اما این که آیا فضای فعلی اقتصاد ایران به ایشان اجازه اجرای این سیاستها را بدهد یا نه، موضوعی دیگر است.
اشتیاقی افزود: در اقتصاد ما همیشه این نگاه بوده که اگر قیمت ارز یا نرخها را آزاد نماییم، اقشار لطمه پذیر لطمه می بینند. اما باید اقتصاد را به عنوان یک مجموعه دید و همه متغیرها را با هم سنجید. دفاع از تولید نباید قربانی این نگاه شود. نمونه آن نرخ دلار توافقی است که در یک مقطع رشد کرد که اقدامی مثبت از جانب عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد پیشین بود، اما بعد باردیگر زیر ۷۰ هزار تومان حبس شد و همان مشکلات گذشته تکرار شد.
وی در نهایت اظهار داشت: به نظرم وزیر اقتصاد برنامه دارد و می توان امیدوار بود که با نگاهی جامع، همه عوامل را درنظر بگیرد. شاید این طور باشد که با آزادسازی تدریجی قیمت ارز، در کنار پرداخت یارانه به مردم برای جبران آثار تورمی، تولید و سرمایه گذاری بتواند جان جدیدی بگیرد. این برداشت من از صحبت های وزیر است و امیدوار هستم عملی شود.
رونق بورس با کاهش نرخ بهره
جواد هاشمیان، کارشناس بازار سرمایه با بررسی صحبت های وزیر اقتصاد در گفت و گو با «هم میهن» اظهار داشت: حمایت واقعی باید به تأمین مالی بنگاه ها و حل مشکلات تولید کمک نماید. حقیقتاً وزرای قبلی هم نیت داشتند که بنگاه های اقتصادی و تولید را حمایت کنند، اما در خیلی از موارد به اهداف شان نرسیدند، به علت محدودیت های ابزار و شرایط بازار.
وی افزود: یکی از اقدامات مهم کاهش نرخ بهره است؛ برنامه ای که اگر اجرا شود، می تواند به صنایع بزرگ، شرکتها و تولیدکنندگان کمک نماید و همزمان به بازار سرمایه هم یاری برساند. اقدام دیگر، سیاست تک نرخی شدن ارز است که می تواند بخصوص به تولیدکنندگان صادرات محور کمک نماید و در کنار آن قیمت ارز واقعی شود؛ این کار هم به تولیدکننده ها و هم به بازار سرمایه و رونق آن کمک خواهد نمود.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: اواخر سال ۱۴۰۰ طرحی منتشر گردید که هدفش کمک به صنایع و تأمین مالی آنها بود، ولی عملا موجب افزایش نرخ بهره و نرخ تأمین مالی شد. حتی سپرده خاصی هم به وجود آمد که محدودیت هایی برای نقدینگی شرکتهای تولیدی به وجود آورد. در دولت های قبلی، مثل دولت سیزدهم، حمایت ها کوتاه مدت بود و بعد دیگر نه خبری از حمایت ها بود و نه اقدام عملی. این خطر در دولت فعلی هم هست. حمایت واقعی کمک به تولیدکننده هاست، نه این که فقط برای مدتی کوتاه پولی به بازار تزریق شود.
هاشمیان اظهار داشت: در یک مقطع خاص، مثلا سال جاری که صف فروش ها جمع شد، این کار به نقدشوندگی بازار کمک کرد، اما در بلند مدت باید تولیدکننده ها را بوسیله کاهش نرخ بهره و تک نرخی شدن ارز حمایت نماییم. چون بازار سرمایه نمی تواند با نرخ های بالای بهره و سپرده بانکی که اعداد عجیبی دارند رقابت کند. از سوی دیگر، نرخ تأمین مالی سرمایه در گردش شرکتها هم تابع همین نرخ بهره است و وقتی بالا باشد، فشار زیادی بر تولید وارد می نماید. در بلندمدت، بهترین چاره کاهش نرخ بهره است که می تواند هم به بازار سرمایه و هم به تولید کمک نماید.
1404/06/18
09:51:24
5.0 / 5
42
تگهای خبر: ابزار , بازار , بحران , بودجه
این پست نت واش را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب نت واش
نظرتان درباره ی این مطلب نت واش
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۲
نت واش : کارواش اینترنتی

پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

نت واش

کارواش در محل - نت واش: تمیزی خودرو در کمترین زمان ، آسودگی خاطر در هر مکان

کارواش netwash.ir - تمام حقوق سایت نت واش محفوظ است